هفته کذایی
دکتر با ذکر شرایطی خاص برای چیزی حدود ۶ ماه دیگه وقت داده برای جراحی ...
پس فعلا خبری از جراحی نیست . باید زوم و تمرکزم رو از روی این موضوع بردارم اما با این همه درد مگه میشه ؟ 😓
باید اون رژیمِ اصلاح سبک زندگی رو شروع کنم . حذف قند و شیرینی و فست فود و... . باید هر روز یا حداقل چند روز در هفته پیادهروی کنم . باید با سرعت بیشتری درسهام رو بخونم .
باید از اخبار دور باشم ، اما با وجود این وضعیت غزه مگه میشه ؟! دیشب تا صبح ، هر یک ساعت بیدار شدم و خبرهارو پیگیری کردم . تا صبح با رژیم بیشرف و جعلی اسرائیل جنگیدم تو خوابم و صبح هم تا بیدار شدم اولین کاری که کردم چندتا فحش آبدار حواله اون بی****** های وحشیِ **** 😒 اسرائیلی کردم ...
آره... خلاصه باید از اخبار دور باشم :)
همین که من تصمیم میگیرم تغییرات مثبت رو روانه زندگی کنم ، عمهی خالهی دختر عموی بابای مامانبزرگِ خالمم از راه میرسه و یا ما رو دعوت میکنه و یا میخواد بیاد خونمون.. یعنی کل روزهای هفته من طوری پر میشه که من به اون کارام نرسم :))
حالا این هفته ، فردا یکشنبه دایی یار دعوتمون کرده رودهن خونشون و من فرداش دوشنبه وقت دکتر دارم پس ، فردا شب برمیگردیم خونه مامان یار که من صبحش به دکترم برسم . دوشنبه تا برسم خونه شب میشه و میرم خونه مامانم چون ماشین بابا رو قراره قرض بگیریم و باید برم ماشین رو بهشون پس بدم .
سهشنبه کاری ندارم و چهارشنبه باید با یار برم خونه مادرش . پنجشنبه سالگرد فوت پدربزرگمه و باید با مامانم اینا بریم بهشتزهرا و بعدش برمیگردم خونه و جمعه هم کاری ندارم فعلا .
این از برنامه تخیلیِ این هفته :)
تا درودی دیگر بدرود...
- ۰۲/۰۸/۰۶