انقلابی که عنقلاب شد...
از ته دل دوست دارم به دختر خالهی دانشگاه تهرانیم که پارسال همین موقعها به خاطر دوستانِ فحاشِ ساچمهخوردهاش عملا به من و مادرم بی احترامی کرد در حالی که ما سکوت کرده بودیم و بهش میگفتیم که دوستش داریم و نمیخوایم رابطهمون باهاش خراب بشه و بحثی باهاش نداریم ، ما رو از خونه مادربزرگم با " دیکتاتوری " تمام ، بیرون کرد + همسایه طبقه پایینی که پارسال همین موقعا آهنگ شروین رو با " دیکتاتوری " تمام با صدای زیاد پخش میکرد و کل ساختمون رو با صداش اذیت میکرد ، و همه کسانی که با " دیکتاتوری " تمام ۳ ماه این مملکت رو در شرایط متشنج قرار دادن و با دیکتاتوریِ تمام اعصاب مردم و اقتصاد این کشور رو بهم ریختن ، بگم :
دفعه بعدی که فکر انقلاب کردن به ذهنتون خطور کرد یاد دیروز ، ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ و ضایع شدن فجیعتون بیوفتید و دوغتون رو بنوشید...
نصف ملت مشهد بودن تا چشم امثال شما کور بشه.. نصف ملت هم شمال.. تا بازم چشم شما کور بشه :))
ما هم رفتیم پارک بالای خونمون و چای خوردیم و هوا عوض کردیم .
من برای تمام جوونهایی که به هر بهانهای پارسال کشته شدن فاتحه خوندم و بغض کردم ... بغض کردم و از خدا خواستم که ماه پشت ابر نمونه و هرکسی که واقعا به دنبال حقیقت هست ، پیداش کنه ! همه باید بدونن جوونهای ۱۴۰۱ رو کیا کشتن و چرا ... همه باید بدونن ، مثل الان که میدونن ندا آقا سلطان چی شد و الان کجا داره به ریش بقیه میخنده و خوشگذرونی میکنه..
به یاد شهدای شاهچراغ و شهدای فتنه ، آرمان و عجمیان اشک ریختم و ازشون خواستم مارو شفاعت کنن...
پ.ن: آقایون مسئول ، جواب این هوشیاری مردم و متین بودن مردم رو با درست کردن وضعیت داغون اقتصادی بدید که اگر کمکاری کنید والله که اون دنیا یقهتون رو میگیریم ما... البته چه بسا پاتون رو کج بذارید ، همین دنیا به خاک بکشیم شما رو به وقتش... قدر این مردم رو بدونید لطفا !
- ۰۲/۰۶/۲۶
خدا شهدای امنیت رو غزیق رحمتش فرماید...
کاش از کتک خوردهها، سنگ خوردهها، چاقو خوردههای امنیت و دختر خانمهایی که چادر از سرشون کشیدن هم یاد میفرمودین...