با الغارات محرمُ سر میکنم ..
شما رو نمیدونم اما من محرم امسالم رو با الغارات دارم میگذرونم..
تو اوج روضه ، حال و هوای غربت امیرالمومنین علیهالسلام من رو بیشتر از هرچیزی میگریونه !
روضهخون از مصیبتهای پسرِ علی علیهالسلام میخونه و من به این فکر میکنم که اگر کار به حکمیت نمیرسید و اگر زمانی که مولا فریاد میزدن که ما در یک قدمی پیروزی هستیم ، مردم خودشون رو به خواب نمیزدن و زن و بچه و پولشون رو بهونه نمیکردن و مرد و مردونه میجنگیدن ؛ پرچم معاویه رو به زمین میزدن و اصلا کار به دست یزید نمیافتاد که چنین و چنان کنه...
کار به دست یزید نمیافتاد...
الغارات رو میخونم و یک صفحه در میون میگم :
" خانهات آباد دزیره جان.. "
که این پویش رو راه انداختی .
من قبلا زندگینامه مفصل امیرالمومنین علیهالسلام رو خونده بودم و دیگه ضرورت مرور کردنش رو اصلا احساس نمیکردم . اما با خوندن الغارات فهمیدم که شدیداااا نیاز داشتم به خوندن چنین کتابی ⚘
اما
اگر در سقیفه بیعت شکنی نمیکردن ، این روزها شومترین روزهای تاریخ نبود...
خونِ اباعبدالله علیهالسلام قبل از هرکسی گردن ۳ مرد و یک زنه..
- ۰۲/۰۵/۰۲
عزیز من ... الهی که همین یادهای شما منو نجات بده ، به خودم که امیدی ندارم ...