من | بدون سانسور !
این جا کلبه تنهایی منه در عین حال که تو واقعیت دوستان زیادی دارم و خانواده و همسر حمایت گری دارم . اما باز هم به این جا نیاز دارم که در مورد تنهایی های درونیم بنویسم .
صبح که بیدار شدم فکرم پیش نوشته هام تو پست قبلی بود
حس کردم آدم عجیبی شدم و تو برهه عجیبی از زندگیم قرار دارم
فقط
امیدوارم
که این روزای الانم
من رو قوی تر کنن و یه روزی بتونم با همه خوبی ها و بدی ها و عیب و نقص هام خودم رو دوست داشته باشم .
من عمیقا نیاز دارم اینجا رو داشته باشم تا بدون سانسور باشم ... این طوری حس خوبی دارم .
مرسی که هستی وبلاگ عزیزم . خیلی دوستت دارم و خیلی بهت احتیاج دارم ! مرسی که هستی و بدون قضاوت به چرندیاتم گوش میدی.. تو را سپاس !
_________________________________________________________-
همین چند دقیقه پیش برای یه مدت طولانی تو خونه قدم زدم و هی زیر لب گفتم " یا علی " به این نیت که خود مولا به دلم نگاه کنن تا یکم حالم خوب شه
یاد این بیت شعره افتادم و کلی گریه کردم :|
حال و روزم نامناسب بود از فرط گناه
آن قدر گفتم " علی جانم علی " بهتر شدم ...
+ من با شما حالم خیلی بهتر میشه مولانا..
- ۰۱/۱۰/۱۴