خانوم‌کوچیک

برش‌هایی از "من" که فارغ از هرچیزی باید بنویسد.. 🪴

خانوم‌کوچیک

برش‌هایی از "من" که فارغ از هرچیزی باید بنویسد.. 🪴

خانوم‌کوچیک

اعتیاد به نوشتن از اون دسته از اعتیادهایی هست که نه میشه ترک کرد و نه آدم اصلا می‌خواد که ترک کنه . گاه‌گاهی سرک میکشه تو زندگی من و میگه بنویس ، که اگر ننویسی انگار به فعل نرسیدی کلا..
برای همین هم
می‌نویسم . از حدودا سال 92..
خانه به دوش طورانه البته .


کانال ایتا :

https://eitaa.com/bejana

نویسندگان

باید مُرد ...

پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۴۸ ق.ظ

پیرو پست قبلی

 

من و پدر رفتیم و از نزدیک وضعیت رو دیدیم 

۱. الحمدلله مرد خانواده معتاد نیست 

۲. شغلش سرامیک‌کاری بوده که هم دست و هم پاهاش آسیب دیده و نتونسته کار کنه و رفته زیر قسط و قرض و بعدش هم که... 

۳.خانم خونه هم دیسک کمر دارن 

۴.مدارک پزشکی رو دیدیم و شماره ملی آقا رو دادیم چک کنن از جهت گردش حساب مطمئن بشیم گرچه همه چیز مشخصه.......... 

۵. عکس‌های پایین رو ببینید ، باید مُرد .. باید مُرد..

۶. اسم بچه‌ها ؟؟ معصومه ، زینب ، رضا ، رقیه ( اشتباه گفتم که ۴ دختر ، یک پسر داشتن ) 

 

 

 

عکس‌ها: 

 

 

 

ببخشید عکس‌ها کجه ، دیگه واقعا امروز این‌قدر حالم خراب بود که حوصله ندارم برم تو گالری و عکس‌های درست رو بفرستم . ببینید دیگه... 

  • [ زینبم ]

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">