اینن ماجرا ادامه دارد .....
امروز فهمیدم که هرچی بیشتر هم پیششون حساسیت نشون میدم درباره رفتارشون در مورد ظاهر من و حرفهای ناراحت کنندشون ، بیشتر هم این طوری رفتار میکنن و انگار اصصصلا متوجه حجم ناراحتی من نمی شن .
دیشب به یکی از دوستام گفتم یکی بهم گفته از ریخت و قیافه افتادم . داشت از تعجب شاخ در میاورد و بهم گفت تو جزو تنها آدمهایی هستی تو زندگیم که نچرال و بدون عمل این قدر خوشگلن !
و کلی ازم تعریف کرد و گفت همه چیزهایی که یه دختر زیبا طبق تعاریف امروز دنیا باید داشته باشه رو داری ... و بهم اطمینان داد که کسی که این رو در موردم گفته یا خیلی حقیره که درون خودش کم بود داره و احساس حسادت میکنه . یا میخواسته تو رو تخریب کنه و حالت رو یه جوری بگیره . بهش گفتم اون شخصی که اینو گفته دوسم داره و آدم خوبیه ، ( این دوستم روانشناسی خونده ) گفت احتمالا یه حالت های درونی داره که نمیتونه کنترل کنه و خشمش رو یه جوری این طوری بروز میده ..
و من که دارم به این فکر میکنم که به هرحال من همیشه اعتماد به نفس بالایی داشتم و دقیقا بعد ازدواج با همین خورده رفتار ها حالم کلی بد شده و امروز با اینکه درون خودم میدونم که هم خوشگلم و هم با این که اضافه وزن دارم اما هیکل دوست داشتنی ای دارم ، اما همش میگم حتما من در مورد خودم اشتباه میکنم و هی حال بد و حال بد و ..
آره من از 3 روز پیش یه ذره هم بهتر که نشدم از این فکر و خیال ها که هی بدتر هم میشم با دیدنشون :))
_____________________________________________________________
+ خیلی توقع زیاده که تو این طور موقعیت ها همسر من وقتی بهش یه جوری می فهمونم که این رفتارها ناراحت کننده اس ، بیاد و بهم بگه که از نظرش من واقعا خوب و دوست داشتنی و قشنگم . که بگه هیچ کسی دیگه به چشمش نمیاد .
می دونم که وقتی بهش بگم نیاز به شنیدن این چیزا دارم بهم میگه واقعا باید بگم که بدونی ؟ مگه نمی دونی ؟؟ مگه صدبار نگفتم بهت ؟ باشه از این به بعد میگم : /
- ۰۱/۱۰/۱۶
بیخیییال. محل نده. میخواستی یک جواب دندون شکن بهش میدادی جبران میشد.
کافیه خودت از خودت راضی باشی، بقیه میتونن نظراتشان رو برای خودشون نگه دارن.